ورزقان گوهری از گنج معانی گم کرد
هـاتـف غیب چـو پیغـام الـهی آورد بـر سـر سفـره ی دلدار به مهمانی رفت
دوستانش همه از هجر و فراقش محزون بــی خبـر از غم مـا برسر پیمـانی رفت
سینه اش گنج سخن بود ز اسرار وجود حیف از این ملک ادب دفتر و دیوانی رفت
ورزقـان گوهـری از گنـج معـانی گم کرد این چنین گوهر از آن گنج به آسانی رفت
( الهوردی صادقی از اهر )
(( باید که مسولین منطقه در بزرگداشت وی اجتماعاتی برپا کنند و ادای وظیفه نمایند . وبه قول استاد شهریار که در تجلیل از استاد ابوالحسن اقبال آذر گفته بود :
باری ای تبریز یک قرن است کاین مرد بزرگ سر بلندت داشته در نزد هر خرد و کلان
از پس یک عمر خدمت یک شبش تجلیل کن مرد با سود محبت سهل بشمارد زیان ))
"" حسین دوستی از اهر ""
(( من هر وقت خبر مرگ شاعری را می شنوم دگرگون می شوم. خبر خداحافظی استاد بخشی را دیر شنیدم و توفیق نیافتم در مجلس ترحیم او فاتحه ای بخوانم . دیروز در کلاس درس برای بچه های کلاس علوم انسانی ( که تعداد ورزقانی ها در آن کم نیستند.) با گلایه می گفتم که شما باید نشست ادبی در سوگ استاد بخشی برگزار می کردید. ولی همه می دانیم که بچه هایمان را با شعر و هنر عجین نکرده ایم. فراتر از آن بزرگان ما نیز باید چنین کنند. در اهر و ورزقان و کلیبر و ...( حداقل ) من شعر قره داغ و قوجالیق ایشان را زیاد دوست دارم و هنوز توفیق زیارت اشعار بیش تری از او را نیافته ام. امیدوارم بتوانیم یادمانی برای او برگزار کنیم حداقل به صورت مکتوب در نشریات! ما برای شعرایمان بد کرده ایم و تازه بعد از مرگ شان تکانی می خوریم. موطن مادری ما مشکل آب و نان دارد و از فرهنگ و هنر غافل است و این درد برای ما کشنده است.))
"" جعفر خضوعی از اهر ""
(( بروید سراغش و دلش را به دست بیاورید. اما خیال خام نکنید. خاک دیگر او را پس نخواهد داد. او حالا شاید با نباتی خلوتی گرفته و شعری در وصف اشتبین میخواند. سخت است دیگر جدا کردن او از دنیای جدیداش. مگر اینکه برایش شب شعری بگیرید. آری او عاشق شعر است و حتماً برای خواندن شعر جدیداش خواهد آمد. شب شعری بگیرید و دعوتش کنید. بیشک خواهد آمد. ))
""جعفر پور رضوی از ورزقان""
(( مهمترین گذر فرهنگی این شهرستان در هفته های اخیر درگذشت شاعری معنا گرا و تاریخ دان به نام بخشی بود ( روحش گرامی باد )،در نهایت یاس درگذشت این شاعر توانمند هیچ بازتابی در شهرستان نداشت و این نشان از پر کشیدن روح فرهنگ و هویت از بطن این شهرستان دارد ،چنین فرهنگی برای شهرستانی با این سابقه فرهنگی و تاریخی یک شکست بزرگ محسوب می شود.))
"" ناصر الماسیان ورزقان ""
(( میرزه ممد بخشی دن وداعلاشماق اولماز....! نییه کی او یالنیز بیر جیسم ده ییلدی کی قارا توپراق اونو بیزیم آرامیزادان آلا آپارا، دای هر نه مه نه بیر قارا کؤینگ گئییب – چیخارتماغینان یا قبیرینین اوستونده بیر فاتحه اوخوماغینان سونا چاتا!!!یوخ ... او بیر یولدو ، اونون یولچوسو اولماق گره ک! او بیر اؤرنکدی – او بیر اولگودو، ادبیات، دیل و معنویات اولگوسو ....
او سکسان ایل مکتب گؤومییه ن بیردیلین و ادبیاتین، ابدی آبیده سی دیر، او یولو بیلمه یه نه – تانیمایانا بیر ائل یولودور، او قارانلیقدا چاشان بیر میللته .. چیراغدیر،شهرلرینده - خییاوانلاریندا قویولان اوزده ن ایراق گولونج هئیکللره – تاخما آدلارا بیر اصیل آددیر – هئیکلدیر ...))
"" استاد نصیرزاده از ورزقان ""